میخانه اگر ســــــــــاقی صاحب نظری داشت
می خـــواری و مستـی، ره و رسم دگری داشت
پیمانه نمـــــــی داد به پیمان شکنان بــــــــــاز
ســاقی ! اگر از حالــت مجـلس خبــــــری داشت
بیدادگری شـیــــــــوه ء مرضــــــــیه نمی شد
ایـــن شهـــر! اگــر دادرس و دادگــــری داشت !!
یک لحظه بر این بام، بلاخیــــــــــز نمی ماند
مـرغ ِ دل ِ غـــم دیده، اگــر بــال و پــــری داشت
در معرکه ء عشق که پیـــکار ِ حیـــات است
مـــغـلوب٬ حریــفی که بجــز سر، سپری داشــت
صادق سر ِ پیمانــــه نبـود این همـــه غوغـا!
میـــخانه اگـــر ســـــــــاقی صاحب نظری داشت
از ایـــن همه ســـودا چه سخـنها که نگفتیـم
ای کــاش از این همه گفتن یکی نیز اثری داشت
از : صادق سرمد
صادق شاعر معاصر (ف.تهران ١٣٣٩ ه.ش.). وی در خانواده ای روحانی در تهران متولد شد و از دانشکده حقوق فارغ التحصیل شد . از ٢٣ سالگی بوکالت دادگستری پرداخت و در نمایندگی انتخاب شد . سرمد تا سال ١٣٢٠ آثار منثور و منظوم خود را در جراید و مجلات ادبی ایران و هندوستان منتشر میکرد . درین سال امتیاز روزنامه (( صدای ایران )) را بدست آورد و مدت ٦ سال آنرا منتشر کرد. وی در انواع شعر طبع آزمایی کرده و بیشتر توجهش بقصیده سرایی بود . در بدیهه گویی نیز دست داشت .