ما کجائیم ؟

تو کجا و ما کجا ...

ما کجائیم ؟

تو کجا و ما کجا ...

مشخصات بلاگ

سلامی به لطافت تمام اشعارسروده و در سینه نهفته و به گرمی دل شما.
زیباست که انسان برای بیان احساسات از هنر بهره برد و من شعر را برگزیدم.
در دل را شنیدن تا انتها، خود هنریست والاتر.

طبقه بندی موضوعی

باور نمیکردم هرگز جدائی را ...

پنجشنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۲، ۱۲:۱۰ ق.ظ

روزی که می گفتی من با تو می مانم 
روزی که دانستی من بی تو میمیرم 

روزی که با عشقت بستی به زنجیرم 
بازنده من بودم این بوده تقدیرم 

خوش باوری بودم پیش نگاه تو 
هر دم ز چشمانت خواندم کلامی نو 

عاشق نبودی تو من عاشقت بودم 
در قبله گاه عشق بودی تو معبودم 

آرام و آسوده در خواب خوش بودی 
یک لحظه من بی تو هرگز نیاسودم 

من با نفس هایم نام تو را بردم 
کاش ای هوسبازم با تو نمی ماندم 

عشق تو چون برگی در دست طوفان بود 
دل کندن و رفتن پیش تو آسان بود 

روزی به من گفتی دیگر نمی مانم 
گفتم که می میرم گفتی که می دانم 

باور نمی کردم هرگز جدایی را 
آن آمدن با عشق این بی وفایی را
  • سید حسین حدادی

نظرات  (۲)

خیلی زیبا لطفا شاعرش هم بنویس حسین جان
خوب بود.منو برد به یاد اون ایام.ولی یه جیزیو اطمینان دارم اینکه خدا حواسش به همه جی هست.راستی کاش عکست بود میدیدم جه شکلی شدی.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی