بوی عشق
جمعه, ۴ بهمن ۱۳۹۲، ۰۷:۰۵ ب.ظ
شنیدستم که مجنون دل افکار
چو شد از مردن لیلی خبر دار
گریبان چاک داد با اه و افغان
بشد بر تربت لیلی شتابان
در انجا کودکی دید ایستاده
به هر سوء چشم حیرت را گشوده
سراغ قبر لیلی را از او جست
همان کودک بخندید و به او گفت
که ای مجنون ترا گر عشق بودی
ز من کی این تمنا می نمودی
میان قبرها را جستجو کن
ز هر قبری کمی بر دار و بو کن
ز هر قبری که بوی عشق بر خاست
یقین دان تربت لیلی همان جاست
- ۹۲/۱۱/۰۴