خواستم امتحان کنم تو رو ببینم چی میگی
بیا به هر چی که بود تو شعر بیاعتنا بشیم
***
به چشمای خودت قسم دیگه بهت نمیرسم
وصال تو خیالیه وای که دلم چه حالیه!
یادت میاد بهارمون دلای بیقرارمون؟
قایم شدن تو کوچهها دور از نگاه بچهها
بازیهای عروسکی آه که چه حیف شد کودکی
یه کم برس باز به خودت میخوام بیام تولدت
اونوقتا اینجوری نبود راهت به این دوری نبود
حالا که عاشقت شدم نیستی دیگه مال خودم؟
پاییز چه فصل زردیه! عاشقیم چه دردیه!
گم شده باز بادبادکم تو نمیای به کمکم؟
میخوام دستاتو بگیرم تو بمونی من بمیرم
عاشقی هم نوبیته؟ آخ که چه بد عادتیه!
من نگرانم واسه تو قبلهی دیگران نشو!
اشکم به این زلالیه دل تو از من خالیه؟
تو مِهِ عشق تو گمم هلاک یک تبسمم
تو شدی مال دیگری؟ چه جور دلت اومد بری؟
قفلا که بیکلید شدن چشا به در سفید شدن
چه امتحان خوبیه! دوریت عجب غروبیه!
بارون شدیده نازنین از تو بعیده نازنین
خاطره رو جا نذاری باز منو تنها نذاری
اونوقتا مهمونت بودم دنیا رو مدیونت بودم
اونوقتا مجنونم بودی کلی پریشونم بودی
قصه حالا عوض شده صحبت یه تولده
قلبت رو دادی به کسی یه کم واسم دلواپسی؟
ستارهمون یادت مییاد؟ دلواپسم خیلی زیاد
فقط تماشا می کنی بعد عشقو حاشا میکنی؟
چه لطفی به من میکنی! تکلیفو روشن میکنی
میگی گذشت گذشتهها چه راحتن فرشتهها!
سر به سرم که نذاری بگو یه کم دوسم داری؟
نمیمونی؟ من میمونم. میری یه روزی می دونم
اولا مهربونترن اونایی که همسفرن
اشک منم که جاریه نگه دار! یادگاریه
میسپرمت دست خدا اگه دوسم داشتی بیا