عاشقی هم نوبتیه !
پنجشنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۰۱ ق.ظ
عزیزم سلام یه چیزی بیا بیوفا بشیم
به چشمای خودت قسم دیگه بهت نمیرسم
وصال تو خیالیه وای که دلم چه حالیه!
یادت میاد بهارمون دلای بیقرارمون؟
قایم شدن تو کوچهها دور از نگاه بچهها بازیهای عروسکی آه که چه حیف شد کودکییه کم برس باز به خودت میخوام بیام تولدت
اونوقتا اینجوری نبود راهت به این دوری نبود حالا که عاشقت شدم نیستی دیگه مال خودم؟پاییز چه فصل زردیه! عاشقیم چه دردیه!
گم شده باز بادبادکم تو نمیای به کمکم؟ میخوام دستاتو بگیرم تو بمونی من بمیرم
عاشقی هم نوبیته؟ آخ که چه بد عادتیه!
اشکم به این زلالیه دل تو از من خالیه؟
تو مِهِ عشق تو گمم هلاک یک تبسمم تو شدی مال دیگری؟ چه جور دلت اومد بری؟قفلا که بیکلید شدن چشا به در سفید شدن
چه امتحان خوبیه! دوریت عجب غروبیه! بارون شدیده نازنین از تو بعیده نازنینخاطره رو جا نذاری باز منو تنها نذاری
اونوقتا مهمونت بودم دنیا رو مدیونت بودم اونوقتا مجنونم بودی کلی پریشونم بودیقصه حالا عوض شده صحبت یه تولده
قلبت رو دادی به کسی یه کم واسم دلواپسی؟ ستارهمون یادت مییاد؟ دلواپسم خیلی زیادفقط تماشا می کنی بعد عشقو حاشا میکنی؟
چه لطفی به من میکنی! تکلیفو روشن میکنی میگی گذشت گذشتهها چه راحتن فرشتهها!سر به سرم که نذاری بگو یه کم دوسم داری؟
نمیمونی؟ من میمونم. میری یه روزی می دونم اولا مهربونترن اونایی که همسفرناشک منم که جاریه نگه دار! یادگاریه
|
امتحان -مریم حیدرزاده
- ۹۲/۱۱/۱۰